به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در روزهای گذشته ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در کنفرانس خبری خود بار دیگر با حمایت از اغتشاشات ایران، بر تعهد واشنگتن برای حذف ایران از کمیسیون «مقام زن» سازمان ملل متحد تأکید و ادعا کرد: به حذف ایران از این کمیسیون متعهدیم، زیرا به بیان ساده اقدام درستی است و نشان میدهد در کنار زنان ایران و سراسر جهان ایستادهایم.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی آمریکا با بیان زمان به رأی گذاشته شدن قطعنامه ضدایرانی حذف از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد ادامه داد: این قطعنامه ۱۴ دسامبر (۲۳ آذر ماه) به رأی گذاشته میشود و ما همچنان به همکاری با متحدان و شرکای خود برای جلب حمایت اعضای شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد برای این اقدام پیشنهادی ادامه میدهیم.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکاییها با دو ابزار قوی تلاش کردند نظم جهانی مدنظر خود را در دنیا بگسترانند؛ دلار و نهادهای بینالمللی. در دوران پساجنگ جهانی دوم، دنیا از آشفتگی اقتصادی رنج میبرد و تقریباً همه ارزهای رایج آن زمان، ارزش و اعتبار خود را از دست داده بودند و آمریکاییها در اجلاس «برتونوودز» توانستند با تثبیت جایگاه دلار به عنوان ارز رسمی بینالمللی مابهازای طلا، به دیگر کشورها دلار بدهند.
علاوه بر نهادهای اقتصادی، آمریکاییها مبادرت به نهادهای حقوقبشری کردند تا بتوانند به این وسیله کشورها را از محتوا تهی کنند
از آن زمان به بعد کشورها برای داشتن دلار باید به آمریکا مراجعه میکردند و آمریکا نیز تلاش کرد با ایجاد نهادهای بینالمللی همچون صندوق جهانی پول و بانک جهانی هر کشور متقاضی را با دستورالعملهای اولیه و اجباری تابع اصلاحات مدنظر واشنگتن کند. به عنوان نمونه، اگر کشور مستقلی خواهان دلار برای تجارت جهانی بود، ابتدا باید دستورالعملهای حاکمیتی آمریکا را در کشورش اجرا میکرد که نتیجه و خروجی این دستورالعملها، مطیع شدن کشورها در ساختار و نظم جهانی مورد خواست آمریکا بود.
علاوه بر نهادهای اقتصادی، آمریکاییها مبادرت به نهادهای حقوقبشری کردند تا بتوانند به این وسیله کشورها را از محتوا تهی کنند و با این ارزشآفرینیهای لیبرالی، ماهیت بومی و اعتقادات و سنتهای کشورها را تحت تأثیر قرار دهند. یکی از این نهادها، نهاد حقوقبشر بود که ذیل این نهاد، نهادهای کوچکتری همچون کمیسیون «مقام زن» قرار دارد.
واقعیت این است که جامعه جهانی با ریاکاریهای سیاسی و حقوقی و با معیارهای دوگانه و چندگانه در رابطه با جوامع بشری مواجه است. تناقض آنجا شکل میگیرد که کشورهای مدعی حقوق بشر همچون آمریکا بدترین کارنامهها را در موضوعات حقوق بشری، دموکراسی و ... دارند، ولی به عنوان ابزار سیاسی برای به اصطلاح قدرت های غربی به کار میآیند؛ لذا با هیاهو استانداردهایی را تعیین میکنند که در خود آن جوامع و حتی میان متحدانشان هم اجرا نمیشود، اما برای کشورهایی که میخواهند زیر فشار قرار دهند مورد توجه قرار میگیرد.
همه ادعاهای آمریکا در شرایطی رخ میدهد که آمریکا کارنامه بسیار سیاهی در دفاع از حقوق زنان دارد و در دهههای گذشته همواره داعیهدار دفاع از مبانی و اصول حقوق بشر بوده است، بر همین مبنا و به نام حقوق بشر در سایر کشورها اظهارات مداخلهجویانه داشته است.
بدیهی است دولتمردان این کشور موضعگیری در زمینه وضعیت حقوقبشر در جهان را بر مبنای ترجیحات و منافع سیاسی انجام میدهند و همین رویه موجبات استفاده ابزاری آمریکا از موضوع حقوقبشر را در سطح بینالمللی و وضع تحریمهای اقتصادی و تحمیل فشارهای سیاسی علیه کشورهای مستقل فراهم کرده است؛ در حالی که در داخل آمریکا نیز شاهد نقض مکرر حقوق بشر هستیم.
با توجه به این واقعیت هاست که مقام معظم رهبری همواره بر تلاش برای افشای ماهیت ضد حقوق بشری دولت آمریکا تأکید کردهاند و نامگذاری هفته حقوق بشر آمریکایی نیز در همین راستاست تا به این ترتیب بی صلاحیتی آمریکا در پیگیری موضوعات حقوق بشری به تصویر کشیده شود.
حقوق زنان بخش حائز اهمیتی از حقوق بشر است. بدون تردید، خشونت علیه زنان در همه جای جهان مذموم انگاشته و همگان در پیشگیری و مقابله با آن مسئولیت دارند، اما غرب و در رأس آن آمریکا با رویکردی ریاکارانه و نادیده انگاشتن نقضهای گسترده حقوق بشر زنان، انگشت اتهام خود را پیوسته به سمت دیگر کشورها نشانه گرفته و آن را به دستاویزی برای مداخله در امور داخلی آن ها مبدل کرده اند.
واقعیت های آماری از جایگاه اسفناک زنان در غرب به ویژه آمریکا سخن می گویند. طبق تحقیقات انجام شده در مؤسسه تامسون رویترز، آمریکا در میان 10 کشور نخست ناامن برای زنان قرار دارد؛ رتبهای که در دست کم یک دهه بدون تغییر باقی مانده است. آمریکا از عدالت جنسیتی دم می زند و حال آنکه این عنوان ظاهر قضیه و باطن موضوع کاملاً مغایر با این صورت بزک کرده است. کسانی که عدالت جنسیتی را به مردواره کردن زنان تعریف میکنند، به شخصیت زن، حرمت ،کرامت و هویت زن بیحرمتی کردهاند.
سالیانه میلیونها زن در آمریکا از خشونتهای خانگی رنج میبرند. اتحادیه آزادیهای شهروندی آمریکا در توصیف شرایط ناعادلانه زنان در بازار کار میگوید: در ازای هر دلاری که به مردان پرداخت میشود، زنان تنها 78 سنت دریافت میکنند. بسیاری از آنها پس از بارداری از محل کار اخراج میشوند و پیشرفت شغلیشان محدود است.
طبق تحقیقات انجام شده در مؤسسه تامسون رویترز، آمریکا در میان 10 کشور نخست ناامن برای زنان قرار دارد؛ رتبهای که در دست کم یک دهه بدون تغییر باقی مانده است
گروه اعزامی سازمان ملل متحد به آمریکا برای بررسی وضعیت تبعیض علیه زنان در سال 2015 از نقض گسترده حقوق زنان خبر داد و اعلام کرد: زنان فقیر، سرخپوست، آفریقاییتبار و هیسپانیک وضعیت به مراتب بدتری دارند. وضعیت بهداشت و درمان زنان نیز نامناسب است و طبق آمارها در دو دهه اخیر، مرگ و میر مادران باردار 136 درصد افزایش یافته است.
اما حقوق زنان در ایران برخلاف آن چیزی که غربیها داعیهدارش هستند، است. در قانون اساسی به عنوان متعالیترین سند بالادستی نظام جمهوری اسلامی ایران به صراحت به شأنیت جایگاه زن پرداخته شده است. در قانون اساسی نیروی انسانی زن که در نظام طاغوتی در خدمت استثمار همه جانبه خارجی بود هویت اصلی و حقوق انسانی خود را باز مییابد و در این بازیابی طبیعی است که زنان به دلیل ستم بیشتری که از قبل متحمل شدهاند، ضرورت استیفای حقوق آنان بیشتر خواهد بود.
خانواده، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان به شمار می رود، اصل اساسی و فراهم کردن امکانات برای نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است.
زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت شیء یا ابزار بودن در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار خارج می شود و علاوه بر بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسان های مکتبی، پیشاهنگ و خود همرزم مردان در میدان های فعال حیات می باشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.
لذا در اصل دهم قانون اساسی، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی ها باید در راستای آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط زن و مرد و فرزندان بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
در شرایطی که اغتشاشات در ایران به سوی خاموشی میرود و ماهیت زنستیز و وحشیگونه این اغتشاشات بر همگان هویدا شده، آمریکاییها و غربیها تلاش دارند با تنفس مصنوعی و اقدامات تبلیغاتی، اغتشاشات را زنده نگه دارند.
آمریکا از دیگر ابزار هژمونیساز خود، یعنی نهادهای بینالمللی بهره میبرد تا بتواند فشارها را افزایش دهد و به نیت های پلید خود برسد
اتفاقاً آمریکاییها این نیت را به صراحت اعلام میکنند و سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با ادعای اینکه حمایت از اغتشاشات ایران از اولویتهای دولت بایدن است، گفت: در بحبوحه آنچه در ایران و (به وسیله) مردم به ویژه زنان و دختران شاهدیم، به وضوح گفتهایم برنامه جامع اقدام مشترک در حال حاضر در دستور کار قرار ندارد و آنچه ما در حال حاضر از آن حمایت میکنیم، معترضان سراسر ایران است.
آمریکاییها با تحریمهای اقتصادی که گروگانگیری از ابزار دلار در دنیاست، تلاش می کنند فشار اقتصادی را علیه کشورهای مستقلی که در مقابل آمریکا ایستادهاند افزایش دهند تا کشور مورد هدف به اصلاحات و اوامر مورد خواست آمریکا تن بدهد یا فروپاشیده شود.
آمریکا از دیگر ابزار هژمونیساز خود، یعنی نهادهای بینالمللی بهره میبرد تا بتواند فشارها را افزایش دهد و به نیت های پلید خود برسد. آمریکاییها که در قمار اغتشاشات اخیر بسیار هزینه کردهاند، هرچه در چنته دارند رو میکنند تا بتوانند ضربه نهایی مدنظرشان که فروپاشی نظام اسلامی در ایران است، پیگیری کنند که به فرموده رهبر معظم انقلاب، آن را به گور خواهند برد.